love land
 
 
چهار شنبه 3 اسفند 1398برچسب:, :: 15:26 ::  نويسنده : sun girl

 

سلام از اینکه به love land اومدین متشکرم .

امیدوارم از مطالبی که میزارم خوشتون بیاد .

 .

 



یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, :: 14:9 ::  نويسنده : sun girl

 روز اول آشنایی با یه پسر , اتفاقا شما یه رستوران خیلی خوب می شناسین که می تونین دو نفری اونجا بیشتر صحبت کنین ! تو منو این رستوران ارزون ترین قلم ۱۵هزار تومنه که اونم سالاد فصلشه !! البته اگه روز اول نباشه و صمیمی تر شده باشین باهمدیگه , می تونین با توجه به درجه ی گاگول بودن پسر مورد نظر , یک , دو یا چند نفر از دوستای گشنه تون رو همراه ببرین 03 بهرحال یه سفره ایه تو یه رستوران خوب و شیک ,دور هم پهن شده دیگه ,چرا دوستاتون استفادشو نبرن ؟!

 

2. رو گوشی شما , همه دخترن و فقط یه عشق دارین و بهش وفادارین ! ولی قضیه از این قراره که یه سری renameها صورت گرفته تو contact list گوشیتون ! مثلا سعید شده سعیده , رضا شده رزا , اکبر شده آلاله , منوچهر شده مهنوش , فرشاد شده فریبا و... البته ناگفته نماند که با هرکدومشون که قرار دارین , گوشی می ره رو offline و اسم اون یه نفر,به مدت یک روز,rename می شه به "Ejgham"! 40

 

 

3. گوشی شما همیشه مشکل memory داره و در کمال ناباوری SMS هاش خودی به خود پاک می شن ! و وقتی یکی از دوست پسراتون بخواد گوشیتون رو بگرده , فقط یه مشت اسم دختر و چند SMS آخر خودش رو می بینه , چون بقیه message ها خیلی ناگهانی پاک شدن !

 

4 . وقتی یکی از دوست پسراتون بهتون زنگ می زنه و احیانا پیغام " مشترک مورد نظر در حال مکالمه است" رو می شنوه , ایرانسل یا همراه اول قاطی کردن و همچین خبرایی نبوده اصلا ! و شما اون ساعت رو خوابیده بودین جون عمه ی محترمتون! برای محکم کاری , می تونین وقتی بعد از اتمام مکالمه ی قبلیتون ( اوا ببخشید ! قاطی کردن ایرانسل و اینا ) دوباره دوست پسر پشت خطیه زنگ زد , با صدایی خواب آلود گوشی رو بردارین و بگین : " ا. . .لو . . . خواااب بووودم عجقم !! "

 

5 . شما هروقت که بیرون هستین , نمی دونم چرا یادتون می ره شارژ (اعتبار) بخرین !30 و نصف شب ساعت ۱ به یکی از دوست پسراتون که مطمئنین کارت شتاب با رمز دوم داره , تک زنگ می زنین که بهتون زنگ بزنه و بهش می گین : " عجیجم ؟ من یادم رفت شارژ بخرم . یکی برام می خری لطفا ؟ فردا می خرم و پس می دم بهت ! " شایان ذکر است که این "فردا" هرگز از راه نخواهد رسید

 

6 . اگه دوست یکی از دوست پسراتون , شما رو با یه پسر دیگه دست تو دست وسط خیابون ببینه و بره به دوست پسرتون بگه, شما شونصد جور قسم و آیه ی آماده کرده دارین که ثابت کنه اون پسره دوست پسر شما نبوده و دوست پسر دوستتون بوده و فقط داشته با شما سلام علیک می کرده . می تونین برای تکمیل شدن عملیات Kharing (!!!) یکم بغض کنین پشت تلفن21 و بگین : " دلت میاد ؟ آره ؟ دلت میاد به من که این همه بهت وفادارم , تهمت بزنی ؟ خیلی بدی ! دلم شیکست ! " و در نهایت دوست پسر از همه جا بی خبرتون , می ره سراغ دوستش و می زنه تو گوشش که چرا آمار الکی از دوست دختر وفادارش (!) بهش داده و از شما هم کلی معذرت خواهی می کنه بابت تهمتی که بهتون زده !

 

7 . شما دختر خانوم گرامی , هیچ جوره قانع نمی شین و به خودی و غیر خودی رحم نمی کنین ! بعنوان مثال اگه دوستتون (دختر) ازتون دعوت کرد که به یه مهمونی که دوست پسرش راه انداخته , برین , تمام سعی خودتون رو می کنین که دوست پسر دوستتون رو از چنگش دربیارین و مال خودتون بکنین! یه کوچولو ناز و عشوه وسط مهمونی و چشمک های آنچنانی به دوست پسر دوستتون, می تونه یه پسر دیگه به contact listگوشیتون اضافه کنه ! البته پسر که چه عرض کنم , داریوشه ولی اسمش "درسا" save می شه !!

 

8 . همینتون مونده که یه سیستم GPS پیشرفته رو ماشینهای دوست پسراتون نصب کنین و هروقت می خواهین برین جایی , از روی اون , نزدیک ترین دوست پسر به مکان فعلیتون رو شناسایی کنین و بهش زنگ بزنین و ابراز دلتنگی شدید کنین و بگین همین الان می خوام ببینمت ! و وقتی اومد دنبالتون, هنوز ۲۰۰متر نرفته ,بگین که : وااای ! الان یادم اومد! من باید برم آرایشگاه ! منو می رسونی لطفا ؟ و اون آژانس...(ببخشید! اشتباه شد! آژانس نه ! دوست پسر) شما رو از جنوب شهر تا شمال شهر می بره ! اصلا تو این گرونی ,چه کاریه که پول تاکسی تلفنی بدین ؟!!

 

9 . وقتی سوتی دادین ( البته شما که حرفه ای هستین! ولی بر فرض محال دیگه! ... ) و دو تا از دوست پسراتون از وجود همدیگه مطلع شدن , فوری یه زنگ به بنگاه اتومبیل بزنین و brand و مدل و اسم ماشین هر دوتاشون رو به ایشون بگین و قیمت روز دربیارین !! مثلا اگه ماشین اولی ۴۹میلیون تومن بود و ماشین دومی ۴۹میلیون و ۲۰۰هزار تومن !!! , فوری اولی رو فدا و قربانی دومی کنین و بگین اون مزاحمتون بوده و شما عاشق دومی هستین !

 

10. رو یه کاغذ , یه جدول دو ستونه درست کنین و مثلا بنویسین :

هوشنگ ::: سحر // علی ::: آناهیتا // سعید ::: فرنوش و ...

حالا اینا چی هستن ؟ از شما بعیده ! شما که استاد ما هستین ! اینا اسم شما برای هر پسره ! مثلا اسم خودتون رو به آقا هوشنگ , سحر گفتین ! این مورد خیلی لازمه ! چون با توجه به کثرت دوست پسراتون 40 ممکنه یادتون بره به کی چه اسمی گفتین ! اسم واقعیتون ممکنه کلثوم , سکینه یا هر چیزی باشه !

 

11. هرشب یه SMS آماده می کنین ! یه چیزی تو مایه های :

Behtarinam >biggrin< tak pesare zendegie man , ba hame vojudam male toam man , shabet bekheyr tanha mard e zendegie man

و اونو به هر ۶۰ تا پسر تو لیستتون send می کنین !

 

12. درنهایت , اگه روزی از همه ی اینها خسته شدین و احساس ترشیدگی بهتون دست داد , وقتی پسر دوست باباتون اومده خواستگاریتون و قرار شده تو اون یکی اتاق , دو تایی باهم حرفاتون رو بزنین , با یه صدای لرزووون به داماد (خواستگار) بگین که : " را...را...راستشو بخواهین , من تا حالا با هیچ جنس مخالفی رو در رو حرف نزدم !! 10 برا همین خیلی از شما خجالت می کشم !



سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:, :: 16:55 ::  نويسنده : sun girl

سیستم‌عامل «windows » به «شبابیک » تغییر نام داده می‌شود
 (توضیح اینکه شبابیک به معنی پنجره‌ها است)
 
با نصب نرم‌افزارهای جدید کلیه رایانه‌ها در ساعات ملکوتی اذان برای ادای فریضه نماز به مدت ۳۰ دقیقه به طور خودکار shutdown می‌شوند و هرگونه تلاشی برای جلوگیری از خاموش شدن رایانه به انفجار آن و تخریب ساختمان‌های اطراف منجر خواهد شد.
 
نصب پیامبر ( yahoo messenger سابق) روی رایانه‌ها باید با اجازه وزارت ارشاد باشد.
 
پیامبر شما بجای گزینه send to all از گزینه send to all muslims برخوردار باشد.
 
اگر دو جنس مخالف قصد چت داشته باشند باید ابتدا صیغه جاری شود.
 
اگر دو جنس حتی موافق هم باشند باز جاری کردن صیغه احتیاط واجب است چون امکان دارد طرف مقابل asl دروغکی داده باشد و خود را جنس موافق شما جا زده باشد.
 
استفاده از بعضی smiley (شکلک)های یاهو گناه کبیره است و حکم آن مانند این است که انسان گوشت برادر خود را بخورد. احتیاط مستحب آن است که اصلاً از این شکلکها استفاده نشود.
 
بجای گفتن hi باید از عبارتsoavrvb استفاده شود که همان مختصر شده عبارت salam_on_alaikom_va_rahmatollahe_va_barakato است.
 
در بیان سرعت انتقال خطوط بجای بیت از «بِیت»، بجای کیلوبیت از «اهل بیت» و بجای مگابیت از «اهل بیت عصمت و طهارت» استفاده شود.
 
در پسوردها حتماً باید از نام ائمه استفاده شود به اضافه سه کاراکتر اضافه (& ، # و @) برای جلوگیری از حدس زدن پسورد توسط بقیه. شایان ذکر است استفاده از کاراکتر $ تا زمان برقراری رابطه با آمریکا مجاز نمی‌باشد.
 
برای ارتباط‌ات بین شبکه‌ای باید فقط از فیبر نوری استفاده شود چون نور واژه مقدسی است و بهیچ وجه نباید از ارتباطات بی‌سیم استفاده شود چون ناچار به استفاده از ماهواره می‌شوید.
 
کلیه کافی‌نت‌ها موظف به تغییر نام خود به «چای‌شبکه» هستند. استفاده کنندگان از اینترنت فقط اجازه مشاهده سه سایت زیر را دارند، بقیه سایت‌ها باید قبل از تاسیس از مراجع ذیربط (بی‌ربط) مجوز داشته باشند.
 
صدور مجوز برای هر سایت‌ با برقرار بودن شرایط ذیل حاصل می‌گردد
 
در هنگام مشاهده سایت‌، ابتدا باید یک ‌flash نمایش داده شود که مضمون فلش یادآور روزهای جبهه و جنگ باشد.
 
فونت لینک‌ها حتماً باید کوفی باشد.
 
 
بجای استفاده از فونتهای «نازنین»، «میترا» و «سینا» باید از فونتهای «زینب» و «غلامحسین» و«کبری» استفاده شود
 



شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 16:15 ::  نويسنده : sun girl

 

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، باتعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش
گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست دخترجدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم.من احساسات واقعی رو با نازنین پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما میدونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ،لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون …

حامله است. نازنین به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. نازنین چشمان من رو به روی حقیقت بازکرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون میکاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم. در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و نازنین بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من ۲۱ سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز،مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت روببینی.
با عشق، پسرت،
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پاورقی:
پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه علی.فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن!

 

 

همین ...

 



شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 16:12 ::  نويسنده : sun girl

 

روزی مردی به خونه اومد و دید که دختر سه ساله اش قشنگترین و گرونترین کاغذ کادوی موجود در کمد اون رو تیکه تیکه کرده و با اون یه جعبه کفش قدیمی رو تزیین کرده !!!
مرد دخترک رو بخاطر اینکار تنبیه کرد و دختر کوچولو اون شب با گریه به رختخواب رفت و خوابید.
فردا صبح وقتی مرد از خواب بیدار شد و چشاش رو باز کرد ، دید که دخترک بالای سرش نشسته و جعبه تزیین شده رو به طرف اون دراز کرده!!!
مرد تازه یادش اومد که امروز ، روز تولدشه و دختر کوچولوش اون کاغذ رو برای تزیین کادوی تولد اون استفاده کرده،با شرمندگی دخترش رو بوسید و جعبه رو از اون گرفت و درش رو باز کرد. اما در کمال تعجب دید که جعبه خالیه !!!
مرد دوباره به دخترش پرخاش کرد که :
« جعبه خالی که هدیه نمیشه!! باید توش یه چیزی میذاشتی !!!».
دخترک با تعجب به صورت پدرش خیره شد و گفت :
« اما این جعبه خالی نیست. من دیشب هزار تا بوس توش گذاشتم تا هروقت دلت برام تنگ شد یکی از اونا رو برداری و استفاده کنی»
از اون روز به بعد ، پدر همیشه اون جعبه رو همراه خودش داشت و هروقت دلتنگ دخترش می شد در اون رو باز می کرد و با برداشتن یه بوسه آروم می گرفت.

 



شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 16:6 ::  نويسنده : sun girl

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:

گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه  !!



شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 16:3 ::  نويسنده : sun girl

 

می گویند: "مریلین مونرو " یک وقتی نامه ای به " البرت اینشتین " نوشت که فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و هوش و نبوغ تو... چه محشری می شوند! آقای "اینشتین"در جواب نوشت: ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم. واقعا هم که چه غوغایی می شود!
ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی
بزرگی بر پا می شود !



روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت وگفت:آقای شاو ! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است برنارد شاو هم سریع جواب میدهد : بله ! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!



روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:«شما برای چی می نویسید
استاد؟» برنارد شاو جواب داد:«برای یک لقمه نان»نویسنده جوان برآشفت که:«متاسفم!برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم!»وبرنارد شاو گفت:«عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم»!



نانسى آستور - (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى
کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده
بود) - روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل (نخست وزیر پرآوازه وقت
انگلستان ) رو کرد و گفت: من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر
مى‌ریختم.
چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز): من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش)



میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده… که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه…
بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه… چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه ولی من این کار رو می کنم.

 



شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 15:55 ::  نويسنده : sun girl

 

دخترها نمی‌توانند
۱- با داشتن دماغی تیر کمونی یا عقابی متالیک به جراح مراجه نکنند!
۲- با دیدن یکی خوش تیپ‌تر از خودشون، میگرن نگیرن و از زور ناراحتی غش نکنند!
۳- با داشتن قدی کوتاه کفش پاشنه ۶۰ سانتی نپوشند و احساس قد بلندی نکنند!
۴- روزی ۲۴ ساعت با تلفن حرف نزنند!
۵- روزی ۳۰-۴۰ هزار تومان آت و اشغال نخرند!
۶- از مهمونی و عروسی
 و برای هم خالی نبندند و با خالی‌بندی لایه اوزون رو سوراخ نکنند!
۷- با یه دماغ عمل کرده احساس خوشگلی نکنند و فکر نکنند که مادر زادی همینجوری بودن!
۸- مطالب چرت و پرت این قسمت رو بخونند و از عصبانیت سکته نکنند!

 

 

پسرها نمی‌توانند
۱- با داشتن هیکلی ضایع تیشرت تنگ نپوشند و فیگور نگیرند!
۲- از کلاس پنجم دبستان صورتشون رو سه تیغه نکنند و after shave نزنند!
۳- پس از یافتن اولین مو در پشت لب احساس مردانگی نکنند و به فکر ازدواج
نیفتند!
۴- در میهمانیها و محافل خانوادگی احساس بامزگی نکنند و چرت و پرت نگویند!
۵- ادعای با مرامی و با معرفتی و با وفایی و غیره نکنند!
۶- کت و شلوار صورتی با بلوز زرد نپوشند و کراوات
قهوه‌ای نزنند!
۷- احساس با غیرتی نکنند و راه به راه به آبجی کوچیکه گیر ندهند!
۸- از ۹ سالگی پشت ماشین باباشون نشینند و پدر ماشین رو در نیارند!
۹- چرت و پرت نگند و از خودشون تعریف نکنند!

 

 




چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:دختر,عاشقانه, :: 15:39 ::  نويسنده : sun girl

دختر بودن یعنی تمام عمر پای آینه بودن!
دختر بودن یعنی پنکک زدن به جای صورت شستن!
دختر بودن یعنی كله قند و لی لی لی لی ...
دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟؟!
دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های درپیت
دختر بودن یعنی همونی باشی كه مادر و خاله و عمه ت هستن
دختر بودن یعنی انتظار خاستگار مایه دار!
دختر بودن یعنی چرا خونه اونقد کثیفه ؟؟!
دختر بودن یعنی دختر و چه به رانندگی؟ تو باید ماشین ظرفشویی برونی !
دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول كنی پاشی چایی بریزی!
دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن!
دختر بودن یعنی حق هر چیزی رو فقط وقتی داری كه تو عقدنامه نوشته باشه!
دختر بودن یعنی شنیدی شوهر سیمین واسه ش یه سرویس طلا خریده 12 میلیون؟
دختر بودن یعنی ببخشید میشه جزوه تونو ببینم؟!
دختر بودن یعنی به به خانوم خوشگل....هزار ماشالااااااا...
دختر بودن یعنی برو تو ، دم در وای نستا!
دختر بودن یعنی لباست 4 متر و نیم پارچه ببره!
دختر بودن یعنی خوب به سلامتی لیسانس هم كه گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم!
دختر بودن یعنی كجا داری میری؟!
دختر بودن یعنی تو نمیخواد بری اونجا ، من خودم میرم!
دختر بودن یعنی كی بود بهت زنگ زد؟! با كی حرف میزدی؟! گوشیت و بده ببینم !
دختر بودن یعنی خیلی خودسر شدی!
دختر بودن یعنی اول ناموس پدر و برادر بعد هم ناموس شوهر !
دختر بودن یعنی با لباس سفید اومدن با کفن رفتن !
دختر بودن یعنی چون پیر شدم میخواد طلاقم بده رفته صیغه کرده !
دختر بودن یعنی فقط میتونی معشوق باشی..عاشق شدن هرگز !
دختر بودن یعنی اجازه گرفتن واسه هرچی ، حتی نفس كشیدن !!
دختر بودن یعنی وا یعنی چی کتکت میزنه مگه کم تو خونه از بابات خوردی..برو سر خونه زندگیت..مردم حرف در نیارن !!! ...



چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, :: 15:37 ::  نويسنده : sun girl

من باور دارم ...
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى این که آن‌ها همدیگر را دوست ندارند نیست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى این که آن‌ها همدیگر را دوست دارند نمى‌باشد.


من باور دارم ...
که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم.

من باور دارم ...
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصله‌ها. عشق واقعى نیز همین طور است.

من باور دارم ...
که ما مى‌توانیم در یک لحظه کارى کنیم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد.

من باور دارم ...
که زمان زیادى طول مى‌کشد تا من همان آدم بشوم که مى‌خواهم.

من باور دارم ...
که همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آن‌ها را مى‌بینم.

من باور دارم ...
که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مى‌دهیم، صرفنظر از این که چه احساسى داشته باشیم.

من باور دارم ...
که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم،او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.

من باور دارم ...
که قهرمان کسى است که کارى که باید انجام گیرد را در زمانى که باید انجام گیرد، انجام مى‌دهد، صرفنظر از پیامدهاى آن.

من باور دارم ...
که گاهى کسانى که انتظار داریم در مواقع پریشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مى‌آیند و ما را نجات مى‌دهند.

من باور دارم ...
که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم امّا این به من این حق را نمى‌دهد که ظالم و بیرحم باشم.

من باور دارم ...
که بلوغ بیشتر به انواع تجربیاتى که داشته‌ایم و آنچه از آن‌ها آموخته‌ایم بستگى دارد تا به این که چند بار جشن تولد گرفته‌ایم.

من باور دارم ...
که همیشه کافى نیست که توسط دیگران بخشیده شویم، گاهى باید یاد بگیریم که خودمان هم خودمان را ببخشیم.

من باور دارم ...
که صرفنظر از این که چقدر دلمان شکسته باشد دنیا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ایستاد.

من باور دارم ...
که زمینه‌ها و شرایط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثیرگذار بوده‌اند امّا من خودم مسئول آنچه که خواهم شد هستم.

من باور دارم ...
که نباید خیلى براى کشف یک راز کند و کاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد.

من باور دارم ...
که دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.

من باور دارم ...
که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آن‌ها را نمى‌شناسیم تغییر یابد.

من باور دارم ...
که گواهى‌نامه‌ها و تقدیرنامه‌هایى که بر روى دیوار نصب شده‌اند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.

من باور دارم ...
که کسانى که بیشتر از همه دوستشان دارم خیلى زود از دستم گرفته خواهند شد.

من باور دارم ...
«شادترین مردم لزوماً کسى که بهترین چیزها را داردنیست
بلکه کسى است که از چیزهایى که دارد بهترین استفاده را مى‌کند.»



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان tafrih و آدرس loveland95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 18
بازدید کل : 2863
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 18
بازدید کل : 2863
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1